9 روش مدیریتی در ایران و جهان

سبک های مدیریت، انتخاب در دوراهی‌هایی که در مسیر موفقیت قرار دارد را ساده‌تر می‌کند. گاهی پیش می‌آید که مدیر نمی‌داند تا چه اندازه باید به کارمندان استقلال بدهد. یا اینکه نمی‌تواند تشخیص دهد که برای تصمیم‌گیری با کارمندان مشورت کند یا به تنهایی این کار را انجام دهند. اما مدیرانی که با سبک های مدیریت آشنایی دارند،‌ می‌دانند که در هر موقعیت باید از کدام یک استفاده کنند.
سبک مدیریت چیست؟
سبک های مدیریت یعنی روش‌هایی که مدیران برای دستیابی به اهداف سازمان از آن استفاده می‌کنند. سبک مدیریت هر شخص در روش برنامه‌ریزی او برای سازمان، نظم بخشیدن و سیستم‌سازی کسب و کار، تصمیم‌گیری درباره امور مختلف، تفویض اختیار و مدیریت کارکنان تأثیر دارد.
به عنوان مثال مدیری که به سبک استبدادی مدیریت می‌کند، در تصمیماتش به نظرات دیگران توجه چندانی نشان نمی‌دهد. اما مدیری که سبک مدیریت دموکراتیک را انتخاب کرده، به نظرات سایر اعضای سازمان هم توجه می‌کند.

سبک مدیریت با توجه به سطح مدیریت، نوع سازمان، فرهنگ سازمانی و حتی منطقه جغرافیایی تعیین می‌شود.
مدیر حرفه‌ای کسی است که منعطف باشد و برای واکنش به هر موقعیتی سبک مناسب را انتخاب کند تا بتواند سازمان را به اهداف تعیین شده برساند.

انواع سبک های مدیریتی
روش مدیریت استبدادی
در سازمان‌هایی که به این روش مدیریت می‌شوند، دیدگاهی از بالا به پایین وجود دارد و ارتباط یک طرفه است. یعنی هر شخص از مافوق دستور می‌گیرد و باید دقیقا همان دستور را اجرا کند. کارمندان نمی‌توانند در کارشان خلاقیتی نشان دهند یا متدی متفاوت با آنچه مافوق به آن‌ها گفته است را در پیش بگیرند.
قدرت اصلی سبک های مدیریت استبدادی در اختیار مدیرعامل است؛ او به تنهایی تمام تصمیم‌ها را می‌گیرد و بقیه دستوراتش را اجرا می‌کنند. در چنین سازمان‌هایی کارمندان رفتاری شبیه به ربات دارند و هرروز وظایفشان را انجام می‌دهند و در پایان ماه حقوق می‌گیرند؛ سوالی نمی‌پرسند، ایده‌ای برای بهبود فرآیندها ارائه نمی‌دهند و آموزش نمی‌بینند. نتیجه استفاده همیشگی از مدیریت استبدادی نتیجه‌ای جز دلسردی کارکنان به دنبال ندارد. روش های مدیریت استبدادی سه زیر مجموعه دارد: 
مدیریت دستوری
در این روش مدیریت، مدیران به زیردستان خود دستور می‌دهند و دقیقا عملکردی مطابق با آنچه گفته‌اند، انتظار دارند و در صورتی که کارمندی مطابق با این دستورات عمل نکند، مجازات می‌شود. کارمندان حق پرسش ندارند و فقط نقش انجام دهنده را ایفا می‌کنند. این روش تنها برای زمانی کاربرد دارد که سازمان در یک موقعیت بحرانی قرار گرفته و مدیر باید سریعا مدیریت بحران در سازمان را آغاز کند و تصمیم‌گیری های لازم را انجام دهد تا سازمان را به روال اصلی کار بازگرداند. در مدیریت دستوری کارمندان فقط انجام دهنده هستند و در سازمان هیچ اختیاری ندارند.

مزایای سبک های مدیریت دستوری:

  • مدیر می‌تواند به سرعت تصمیم بگیرد و نیازی به مشورت با کسی ندارد.
  • با حضور مدیر در سازمان کارمندان عملکرد خوبی دارند.
  • کارمندان غیرحرفه‌ای تحت نظارت هستند و احتمال خطا کم‌تر می‌شود.
  • تیم‌های بزرگ با انتظارات شفافی روبرو می‌شوند و می‌دانند دقیقا باید چه کاری انجام دهند.

معایب سبک های مدیریت دستوری:

  • ایجاد چند دستگی در سازمان
  • افزایش نارضایتی شغلی​​​​​​​

از بین رفتن نوآوری سازمانی و باقی ماندن فرایندهای کاری قدیم
​​​​​​​​​​​​​​روش مدیریتی متقاعدکننده
در برخی از منابع، این روش به عنوان یکی از سبک های مدیریتی مستقل شناخته می‌شود و زیر مجموعه روش استبدادی نیست. اما اگر عمیق‌تر نگاه کنیم، متوجه می‌شویم که این شیوه نیز خودکامگی نهفته‌ای دارد.
در این روش مدیران تصمیم‌گیرنده و قدرت اصلی سازمان هستند؛ اما کارمندان را متقاعد می‌کنند که تصمیم گرفته شده به نفع همه آن‌ها و سازمان است. معمولا مدیرانی که تجربه بیشتری نسبت به سایر اعضای سازمان دارند، خط فکری و علت کارهایشان را برای کارمندان توضیح می‌دهند و از این سبک استفاده می‌کنند.
در این روش کارمندان تنها نقش انجام دهنده دارند، اما درباره وظایفشان توجیه میشوند و ارزش حضورشان در سازمان درک میکنند.
مدیران متقاعدکننده فقط دستور نمی‌دهند؛ آن‌ها سیاست پشت تصمیمات و دلیل کارهایی که باید انجام شود را نیز توضیح می‌دهند. کارمندان با چنین مدیری معنایی برای وظایفی که انجام می‌دهند، پیدا می‌کنند و صرفا تابع دستورات نیستند. این موضوع در آن‌ها احساس ارزشمندی ایجاد می‌کند و تنش‌های بین مدیریت و کارمند را کاهش می‌دهد.

مزایای سبک های مدیریتی متقاعدکننده:

  • اعتماد بیشتری بین کارمندان و مدیر وجود دارد.
  • ​​​​​​​کارمندان احساس محدودیت کم‌تر و دلیلی برای انجام کارشان دارند.

​​​​​​​معایب روش مدیریتی متقاعدکننده:

  • ​​​​​​​کارمندان همچنان نمی‌توانند نظر بدهند.
  • کارمندان به وظیفه‌ای که از مقامات بالا مشخص شده، محدود هستند.
  • کارمندان آموزش نمی‌بینند و کم‌کم ناامید خواهند شد.

​​​​​​​سبک مدیریت پدرانه
در این مورد از سبک های مدیریت، تصمیمات مدیر بر اساس منافع کارکنان و سازمان است. مدیرانی که با استفاده از این شیوه کار می‌کنند، اعضای سازمان را مانند اعضای خانواده خود می‌بینند و خودشان نقش پدری را بر عهده می‌گیرند. آن‌ها به تنهایی برای سازمان تصمیم می‌گیرند و کارکنان سازمان حق همکاری یا اظهار نظر ندارند؛ اما به اعضای سازمان توضیح می‌دهند که تصمیمات با توجه به تخصص و حقوق آن‌ها گرفته شده است.
در مدیریت پدرانه اعضای سازمان تحت حمایت مدیر قرار میگیرند.

مزایای سبک مدیریتی پدرانه:

  • مدیر مانند پدری است که به آرامش کارمندان توجه می‌کند و تصمیماتی بر اساس منافع آن‌ها می‌گیرد.
  • ​​​​​​​​​​​​​​کارمندان مانند فرزند خانواده هستند و امکانات لازم برای رشد و یادگیری مهارت‌های جدید را در اختیار خواهند داشت.

​​​​​​​معایب روش مدیریت پدرانه:

  • کارمندان بیش از حد به مدیر وابسته هستند، از خودشان هیچ خلاقیتی ارائه نمی‌دهند و به تنهایی نمی‌توانند مشکلی را حل کنند.
  • ​​​​​​​برخی از کارکنان تصور می‌کنند با آن‌ها مثل یک کودک رفتار می‌شود و این برایشان توهین آمیز است.

​​​​​​​سبک های مدیریت دموکراتیک
در سبک های مدیریتی که به شیوه دموکراتیک هستند، مدیر کارکنان را تشویق می‌کند تا در تصمیم‌گیری‌ها دخالت داشته باشند و با آن‌ها مشورت می‌کند. اما در نهایت تصمیم‌گیرنده اصلی سازمان شخص مدیر است. ارتباطات در این روش مدیریتی دو طرفه است؛ یعنی کارمندان هم می‌توانند به مافوق خود پیشنهاد دهند و نوآوری داشته باشند. روش مدیریت دموکراتیک ۴ زیرمجموعه دارد:
 سبک مدیریت مشورتی
در این روش مدیر نظرات همه اعضای تیم و سازمان را می‌پرسد و با آن‌ها مشورت می‌کند. بعد از آن اطلاعاتی که از این طریق به دست آورده است را بررسی می‌کند و با توجه به آن‌ها تصمیم نهایی را می‌گیرد. این روش معمولا برای تصمیمات تخصصی کاربرد دارد. یعنی زمانی که کارمندان متخصص هستند و مدیر برای تصمیم‌گیری به اطلاعات آن‌ها نیاز دارد.
کارمندان در سازمان هایی که به شیوه مشورتی مدیریت میشوند، در تصمیم گیری های سازمانی مداخله میکنند و می توانند نظراتشان را اعمال کنند.

مزایای سبک های مدیریت مشورتی:

  • اعتمادسازی و ارتباط‌سازی بین مدیر و کارمندان
  • یادگیری مدیر و افزایش تجربه او به کمک اطلاعات دریافت شده از کارمندان
  • تشویق کارمندان به نوآوری
  • ​​​​​​​پیدا شدن بهترین روش حل یک مشکل و بهترین تصمیم

معایب مدیریت مشورتی:

  • پرسیدن نظر تمام کارمندان به زمان زیادی نیاز دارد و مدیر برای کنترل شرایط باید به مهارت‌های مدیریت زمان مسلط باشد.
  • کارمندانی که مدیر برای تصمیم‌گیری از نظرشان استفاده نمی‌کند، سرخورده و ناراحت می‌شوند.
  • ​​​​​​​کارمندان تصور می‌کنند مدیر برای تصمیم‌گیری به آن‌ها وابسته است و به تنهایی نمی‌تواند سازمان را مدیریت کند.

​​​​​​​روش مدیریت شراکتی
در این روش همه اعضای سازمان در فرایند تصمیم‌گیری برای مجموعه دخیل هستند. کارمندان می‌توانند اطلاعات بیشتری از شرکت و سیاست‌های کاری به دست آورند و برای مشکلات مختلف راهکارهایی پیدا کنند و در سازمان نوآوری داشته باشند.
یکی از کاربردی‌ترین موقعیت‌ها برای سبک های مدیریت مشارکتی زمانی است که مدیر قصد دارد تغییرات بزرگی در سازمان ایجاد کند. کارمندان معمولا دربرابر بروزرسانی‌های بزرگ مقاومت می‌کنند و دوست دارند مطابق با شیوه‌های قدیمی کار کنند. اما با مدیریت مشارکتی می‌توان مقاومت آن‌ها را کاهش داد و ایده‌های جدیدتری برای تغییرات پیدا کرد.
در سبک مدیریت شراکتی کارمندان در فرایندها شراکت دارند و به همین دلیل همه تلاششان را برای رسیدن به اهداف سازمانی صرف میکنند.
مدیرانی که به این سبک عمل می‌کنند به دنبال خلاقیت، ایده‌های نوین و نوآوری هستند. به همین دلیل برای تصمیم‌گیری از کارمندان خود کمک می‌گیرند و در نهایت یک نظر مشترک را عملی می‌کنند.

مزایای سبک های مدیریت مشارکتی:

  • کارمندان احساس ارزشمندی می‌کنند.
  • کارمندان اهداف سازمان را درک می‌کنند و عملکرد بهتری برای دستیابی به این اهداف از خود نشان می‌دهند.
  • ​​​​​​​نوآوری در سازمان افزایش پیدا می‌کند.

​​​​​​​معایب روش مدیریت مشارکتی:

  • تصمیم‌گیری با این روش به زمان زیادی نیاز دارد.
  • ممکن است کارمندان بالارتبه در کارها مشارکت نکنند و همه کارها را برعهده زیردستان بگذارند.
  • ممکن است کارمندان به اطلاعات محرمانه سازمان دست پیدا کنند.

روش مدیریت تحول آفرین 
این مورد از سبک های مدیریتی روی رشد سازمانی متمرکز است. مدیران در این روش همیشه تلاش می‌کنند از حاشیه امن خارج شوند و چیزهای جدیدی را امتحان کنند. آن‌ها کارمندانشان را به نوآوری و دستیابی به موفقیت‌های فردی و سازمانی تشویق می‌کنند و پابه‌پای آن‌ها در سازمان فعالیت دارند. مدیران با استفاده از این متدها، اعضای سازمان را به تلاش بیشتر ترغیب می‌کنند.
مدیریت تحول آفرین یعنی خارج شدن از حاشیه امن و ریسک کردن در سازمان .
این روش برای سازمان‌های فعال در بازارهای رو به رشدی که باید همگام با بازار تغییر کنند، کاربرد دارد. در برخی موارد این تغییرات با سرعت بسیاری رخ می‌دهد و شاید لازم باشد ظرف یک هفته روال کاری جدیدی به سازمان اضافه شود.

مزایای شیوه مدیریت تحول آفرین:

  • افزایش نوآوری و توسعه تفکر خلاق در سازمان
  • توانمندی کارمندان برای رویارویی با چالش‌ها، تغییرات و مشکلات احتمالی
  • افزایش انعطاف پذیری اعضای سازمان

معایب روش مدیریت تحول آفرین:

  • تغییر دائمی و کار کردن بدون استراحت کارمندان را خسته می‌کند.
  • ​​​​​​​​​​​​​​​​​​​​​کارمندانی که سیستم کاری پرچالش را دوست ندارند و اهل ریسک نیستند، با این روش کنار نمی‌آیند.

​​​​​​​سبک مدیریت با کوچینگ
در این روش مدیران مانند کوچ عمل می‌کنند و اعضای سازمان افرادی هستند که توسط او هدایت می‌شوند. هدف اصلی مدیران در این سبک های مدیریت، توسعه و هدایت تیم در مسیر دستیابی به اهداف سازمانی است. رشد تیم اولین اولویت کوچ‌ها به شمار می‌رود.
مدیرانی که دانش کوچینگ دارند می توانند مسیر حرکت سازمان را صعودی نگه دارند.
مدیرانی که سازمان خود با کوچینگ هدایت می‌کنند، به شکست‌های کوتاه مدت اهمیتی نمی‌دهند و تنها رشد، مهارت آموزی و یادگیری کارمندان در بلند مدت برای آن‌ها اهمیت دارد. با این شیوه مدیریت استعدادها و شایستگی‌ها کشف می‌شود و افراد می‌توانند با توجه به توانمندی‌هایشان موقعیت مناسبی در سازمان به دست آورند.

مزایای مدیریت با کوچینگ:

  • ایجاد احساس ارزشمندی در کارمندان
  • یادگیری و پیشرفت در تمام پوزیشن‌های شغلی
  • ایجاد ارتباط مستحکم بین مدیر و اعضای مجموعه
  • افزایش بهره‌وری سازمانی و بهبود عملکرد

معایب مدیریت با کوچینگ:

  • تمرکز صد درصد روی امور بلند مدت،‌ کنترل پروژه‌های کوتاه مدت را از دست خارج می‌کند.
  • ​​​​​​​ممکن است افراد به یادگیری آنچه به آن علاقه دارند محدود شوند و وظایفشان را به خوبی انجام ندهند.

​​​​​​​شیوه های مدیریت بدون مداخله

این سبک های مدیریت با نام Laissez-faire هم شناخته می‌شوند و مدیرانی که به این شیوه عمل می‌کنند، نقش یک رهبر در سازمان دارند. در این روش مدیر به کارمندان اعتماد می‌کند و نظارتی روی عملکرد آن‌ها وجود نخواهد داشت. حل چالش‌ها و مشکلات مربوط به هر کارمند، به خودش واگذار می‌شود و اختیار تصمیم‌گیری و اجرای آن را دارد.
مدیری که به سبک بدون مداخله کار می‌کند، تنها در زمان واگذاری (آغاز پروژه) و تحویل (پایان پروژه) حضور دارد و در سایر موارد اختیارات را به کارمندان می‌دهد. کنترل جریان کار و نتایج نیز برعهده کارمندانی است که پروژه را در دست دارند. البته زمانی که کارکنان در طول پروژه به مدیر نیاز داشته باشند، او به میدان می‌آید و راهنمایی‌های لازم را ارائه می‌دهد.

شیوه های مدیریت تفویضی
در این روش مدیر برای تقسیم وظایف در ابتدای پروژه حاضر می‌شود و بعد از آن مدیریت پروژه را به کارمندان واگذار می‌کند. کارمندان بعد از تفویض اختیار، می‌توانند کارها را به هر روشی که خودشان صلاح می‌دانند، پیش ببرند. در نهایت، مدیر بعد از اتمام پروژه کار را بازبینی و ایرادهای آن را بررسی می‌کند و راهنمایی‌های لازم برای حل مشکلات و بهبود پروژه را ارائه می‌دهد.
در سازمان هایی که به شیوه تفویضی مدیریت می شوند، استقلال کاری کارمندان به بالاترین حد خود میرسد.
این مورد از سبک های مدیریت در سازمان‌های غیرمتمرکزی که مهارت کارمندان در انجام پروژه‌ها از مدیر بیشتر است، کاربرد دارد. به عنوان مثال بسیاری از مدیران با مهارت‌های تخصصی بخش IT آشنا نیستند. بنابراین برای انجام پروژه‌های IT از شیوه های مدیریت تفویضی استفاده می‌کنند.

مزایای سبک مدیریت تفویضی:

  • افزایش نوآوری و خلاقیت کارمندان حرفه‌ای
  • تقویت کار تیمی در سازمان
  • افزایش رضایت شغلی به دلیل وجود استقلال در محل کار

معایب سبک مدیریت تفویضی:

  • اگر سازمان به درستی رهبری نشود و بهترین سبک مدیریتی  بکار گرفته نشود، بهره‌وری کاهش پیدا می‌کند.
  • تیم‌ها ممکن است در پیدا کردن مسیر کاری با مشکل مواجه شوند و تمرکزشان را از دست بدهند.
  • عدم حضور مدیر در پروژه‌ها باعث بی‌اطلاعی او از مشکلات داخل سازمان می‌شود.
  • کارمندان تصور می‌کنند مدیر هیچ نقشی در سازمان ندارد.

سبک های مدیریت الهام بخش
در این شیوه های مدیریت، مدیران با الهام بخشی به کارمندان آن‌ها را به پروژه‌ها وارد می‌کنند. مدیران اهداف سازمان و دلایلی که پشت آن‌ها وجود دارد را برای اعضا توضیح می‌دهند و تیم را برای رسیدن به این اهداف تشویق می‌کنند.
در سازمان هایی که مدیران الهام بخش دارند، انرژی و انگیزه اعضای سازمان برای انجام پروژه ها زیاد است. مدیر بعد از الهام بخشی و انگیزه دادن به کارکنان، استقلال لازم برای انجام کارها را به کارمندان می‌دهد. او گاهی اوقات بر روند پروژه‌ها نظارت می‌کند، اما در کل می‌داند که هدف مشترک بین اعضای سازمان باعث می‌شود کارمندان در مسیر باقی بمانند و برای انجام پروژه به بهترین شکل تلاش کنند.
تشویق‌های سازنده بعد از انجام پروژه و بازگو کردن نقاط قوت کارمندان از دیگر نکاتی است که در سبک های مدیریت الهام بخش اهمیت دارد.

مزایای مدیریت الهام بخش:

  • افزایش تعامل در سازمان
  • ایجاد ارزش مشترک بین کارمندان و مدیر
  • افزایش رضایت کارکنان
  • افزایش نوآوری
  • حل مشکلات و چالش‌ها در کوتاه‌ترین زمان ممکن

معایب شیوه های مدیریت الهام بخش:

  • این روش در همه سازمان‌ها کاربرد ندارد و اگر در جای اشتباهی استفاده شود، به سازمان آسیب می‌رساند.
  • این سبکی است که علاوه بر مدیر، کارمندان نیز باید آن را بپذیرند. در غیر این صورت امکان اجرای آن وجود ندارد.

کدامیک از انواع روشهای مدیریت برای سازمان شما مناسب است؟
عوامل مختلفی بر انتخاب سبک های مدیریت تأثیر دارند. به یاد داشته باشید که نیازی نیست یک سبک را انتخاب کنید و برای همیشه به آن متعهد بمانید. باید در هر موقعیت روش های مدیریتی مناسب را انتخاب کنید و کارها را متناسب با آن پیش ببرید. به عنوان مثال زمانی که می‌خواهید شرح شغل افراد را بنویسید و تفویض اختیار انجام دهید، باید از مدیریت استبدادی استفاده کنید تا وظایف هر موقعیت به صورت شفاف مشخص شود. اما زمانی که نوبت به انجام وظایف می‌رسد، می‌توانید روشهای مدیریت بدون مداخله را انتخاب کنید و به کارمندان استقلال بدهید.
انتخاب سبک صحیح در تفاوت شما با مدیران غیر حرفه ای را مشخص می کند.
در ادامه به چند پرسش مهم اشاره کرده‌ایم که برای انتخاب بهترین سبک های مدیریت در سازمان به شما کمک می‌کند.

  • فرهنگ سازمانی شما بیشتر به استقلال کارمندان توجه می‌کند یا انجام وظایف به شیوه‌ای که از پیش مشخص شده؟
  • سیاست‌های کاری و اولویت‌های سازمان شما چیست؟
  • آیا کارمندان شما مهارت‌های لازم برای تفویض اختیار و استقلال کاری را دارند؟
  • قوانین حاکم بر صنف کاری شما به چه صورت است؟
  • سازمان‌های رقیب از کدام سبک های مدیریت استفاده می‌کنند؟
  • نیاز بازار شما کدام یک از انواع روش های مدیریتی را می‌طلبد؟

کلام آخر؛ مدیریت به سبک شما
​​​​​​​اهمیتی ندارد که در لحظه بدانید سازمان را به روش تحول آفرین مدیریت می‌کنید یا مشغول مدیریت با کوچینگ هستید. نکته مهم این است که شما با روش‌های مختلف مدیریت آشنا باشید. مدیران حرفه‌ای تمام سبک های مدیریت را به صورت عملی می‌شناسند و با به کار بردن انواع مدیریت در سازمان ها بازخورد می‌گیرند و تجربه کسب می‌کنند. سپس نکات مثبت هر روش را استخراج می‌کنند و با ترکیب آن‌ها روش مدیریت منحصر به خودشان را می‌سازند. این سبک‌های منحصر به فرد وجه تمایزی است که مشخص می‌کند یک مدیر حرفه‌ای در سازمان حضور دارد و آن را به موفقیت می‌رساند.

 

برگرفته از
​​ https://www.dekami.com/