یادگیری بعد از اقدام
یکی از موثرترین شیوه های یادگیری این است که از آنچه در گذشته اتفاق افتاده بیاموزیم تا در شرایط مشابه آینده با موفقیت بیشتری اقدام کنیم. این شیوه یادگیری را ارتش امریکا ابداع کرده و از طریق آن درس های آموخته شده از اقدامات و عملیات گذشته را در دانشکده های افسری تحلیل و تدریس می کنند تا در عملیات های بعدی به کار گرفته شود و توفیق بیشتر و تلفات و هزینه های کمتری به بار آورد.یادگیری
این درس آموزی از طریق پاسخ گوئی به هفت سوال زیر انجام می شود:
بنا بود و انتظار داشتیم که چه اتفاقی بیفتد و چه نتیجه ای حاصل شود؟
در عمل و واقعا چه اتفاقی افتاد و چه نتیجه ای حاصل شد؟
چرا بین آنچه اتفاق افتاد و آنچه انتظار داشتیم تفاوت وجود داشت؟
در حین اقدام، کدام عوامل و اجزاء درست کار کرد؟
در حین اقدام، کدام عوامل و اجزاء درست کار نکرد؟
علت کار نکردن و به نتیجه نرسیدن بعضی تلاش ها و اقدامات چه بود؟
برای عملیات یا پروژه های بعدی ، چه کارهائی را و چگونه باید به شیوه دیگری انجام دهیم؟
روح حاکم بر این نوع یادگیری اول شفافیت ، دوم درس آموزی و یاد گیری و سوم و مهم تر از همه، خودداری ازپیدا کردن و سرزنش کردن مقصر است.
این نوع یاد گیری خیلی کاربردی است، ابزار” مدیریت دانش “ است، نوعی گزارش بازخورد تلقی می شود و به چرخه بهبود مستمر یا چرخه دمینگ شباهت زیادی دارد.
استفاده از این شیوه یادگیری را در دستور کار سازمان مان قرار دهیم، آن را به یک فرهنگ و رسم پسندیده تبدیل کنیم و کارکنانی را که تجارب خود را نقادانه تحلیل و مستند و منتشر می کنند تشویق کنیم.