نظریه مدیریت میمون ها
آیا تا به حال به شرکتی وارد شدهاید که مدیر مجموعه در حال دوندگی برای انجام وظایف باشد در حالی که کارمند بیکار است؟! شاید به نظر عجیب برسد اما مجموعههای زیادی با این سیستم در حال فعالیت هستند که مدیر چندین برابر کارمندان کار میکند! مشکلاتی که این دسته از مدیران با آن دست به گریباناند، مانند میمونهای بازیگوش از سر و کول آنها بالا میروند. در چنین سازمانهایی در پایان روز که همه کارمندان به خانه میروند، مدیر همچنان در حال دست و پنجه نرم کردن با مشکلات میمون صفت است!
منظور از نظریه مدیریت میمون چیست؟
تصور کنید که شما به عنوان یک مدیر پشت میز خود نشستهاید و کارمندتان به اتاق شما مراجعه میکند. دلیل مراجعه او، بیان مشکلی که در روند انجام وظایف برایش پیش آمده، است. مدیرانی که به داشتن میمونهای زیاد علاقمندند، حل مشکل کارمند را به عهده گرفته و بدین ترتیب مشکل از شانه کارمند به مدیر منتقل میشود. حال تصور کنید که این اتفاق چندین بار در روز برای یک مدیر رخ دهد! بدون شک در پایان روز مدیر میماند و حجم زیادی از کارهای انجام نشده کارمندانش که برای انجام آنها داوطلب شده است!
مدیری که مشکلات کارمندانش را به عهده میگیرد، نه تنها به مرور زمان زیر بار فشار کاری له میشود، بلکه به صورت ناخواسته جلوی پیشرفت کارکنان خود را نیز میگیرد. از آنجایی که این کار مدیران در جهت رسیدن سازمان به اهدافش نیست، خیلی زود به دلیل عدم توانایی در انجام وظایف به عنوان مدیر نالایق و غیر حرفهای شناخته شده و از کار برکنار خواهد شد!
تاریخچه نظریه مدیریت میمون
برای اولین بار در سال ۱۹۷۴ و در دانشگاه هاروارد بود که نظریه مدیریت میمون یا Monkey Management Theory مطرح شد. در آن زمان ویلیام آنکن و دونالد واس، مقالهای با عنوان (چه کسی میمون دارد؟) را به رشته تحریر درآوردند. آنها در این مقاله از سازمانی صحبت کردند که پرسنلش کارها و مشکلاتشان را مانند میمون به دوش مدیر میاندازند. آنها در نوشته خود به راهکارهایی اشاره کردند که مدیر بتواند خود را از شر میمونها خلاص کند.
در این مقاله مفهوم مدیریت میمون ، بدین صورت شرح داده شده است: (درمدت زمانی که به تو کمک میکنم، مشکل تو مشکل من نیست. اگر مشکل تو ازآن من شود، آنگاه تو مشکلی نخواهی داشت. بنابراین من نمیتوانم به کسی که مشکل ندارد کمک کنم! تو این امکان را داری که در زمانهای مشخص درمورد مشکل خود با من گفتگو کنی. سپس با همفکری یکدیگر قدم بعدی را مشخص کرده و مسئولیت آن را تعیین خواهیم کرد.)
در عبارتی که در بالا آوردیم، به خوبی مدیریت میمون شرح داده شده است. درواقع در این عبارات قصد دارد بیان کند که مدیر خوب کسی است که بتواند به کارمندانش کمک کند تا خودشان مسائلشان را حل کنند، نه اینکه بار مشکلات آنها را به دوش بکشند!
با استفاده از قوانین زیر میمونها را مدیریت کنید!
با استفاده از راهکارهایی که در ادامه مطرح میکنیم، تا حدود زیادی به عنوان یک مدیر میتوانید از دست میمونها راحت شوید و یک مدیر شایسته باشید!
میمونها را کنار بزنید و یا آنها را تغذیه کنید!
بدون شک هیچکس از میمونهای پر سروصدا و مزاحم که همه جا را به هم میریزند، خوشش نمیآید! این مشکلات که مانند میمون از سر و کول شما بالا میروند، برای اینکه آرام بگیرند، باید در زمانهای مشخص تغذیه شوند. به عبارتی دیگر، در زمانهای مشخص باید به پیگیری مسائل بپردازید. چنانچه حل کردن مشکل آسان است، با سرعت به سراغ حل آن بروید و از سر راه حذفش کنید!
زمان تغذیه بعدی میمونها را تعیین کنید!
سعی کنید با برنامه پیش بروید و زمان پیگیری مسئله بعدی را مشخص کنید. بهتر است در ابتدای کار جوانب را بسنجید و در صورت نیاز به پیگیری در تعداد دفعات بالا، برای آنها برنامه ریزی نمایید.
تعداد میمونها باید کمتر از سقف تحمل مدیر باشد!
به عنوان یک مدیر باید بدانید که تا چه حد میتوانید به مشکلات رسیدگی کنید و تا چه میزان طاقت انجام کارها به صورت فشرده را دارید. از به عهده گرفتن سرپرستی میمونهای زیاد، به شدت خودداری کنید!
برای میمونها قرار ملاقات مشخص کنید!
اینکه به کارکنان شرکت خود اجازه دهید به راحتی مشکلاتشان را مطرح کنند، درواقع شانه خود را در اختیار بار اضافی مسائل قرار دادهاید! برای اینکه بتوانید برنامه کاری خود را به راحتی مدیریت کنید و دچار فشار کاری نشوید، در روز و ساعات مقرری برای شنیدن مسائل کارمندانتان وقت بگذارید.
تغذیه میمونها را فراموش نکنید!
ممکن است بنا به دلایلی برنامهای که درمورد پیگیری مشکلات مشخص کردهاید، جابجا شود. اما هیچگاه انجام این کار را پشت گوش نیندازید! گرسنگی میمونها کار دستتان خواهد داد!
جمع بندی
یکی از موضوعاتی که به شما کمک میکند تا بتوانید راحتتر به مسئولیتهایتان رسیدگی کنید، مدیریت میمون است. در این مقاله از مجموعه مقالات اصول مدیریت منابع انسانی توضیح دادیم که منظور از میمونها همان مشکلاتی هستند که کارمندان به شما میسپارند و اگر نتوانید آنها را کنترل کنید، زیر بار فشار کاری و روانی له خواهید شد!
برگرفته از
www.roshdana.com
نام فایل