تئوری z چیست؟
تئوری z ، تئوری حاصل از تعدیل ویژگی های مدیریت ژاپنی و آمریکایی است
این یک واقعیت است که ژاپنی ها به نسبت استعداد و امکاناتی که دارند انسان های موفقی هستند. از این رو همواره در مدیریت جستجوی راهکار موفقیت آن ها مطرح بوده است. خصوصاً در این بین مدیران آمریکایی به طور زیرکانه ای علاقمند هستند تا روش مدیریت ژاپنی را بررسی و کشف کنند که ژاپنی ها چه کارهای متفاوتی انجام می دهند. چه عاملی ژاپنی ها را به سوی موفقیت رهنمون می سازد. آیا فرهنگ است؟ محیط است؟ مهارت های مدیریتی؟ عقاید مردم ؟ و یا سخت کوشی بیشا از اندازه آن ها نسبت به سایر ملل؟
یک نظریه مشهور در اوایل سال ۱۹۸۰ توسط ویلیام اوچی ارائه شد که شامل بررسی او بر روی ویژگی های سازمان ها به عنوان مبنایی برای مقایسه متمرکز بود. اوچی یک سری ویژگی ها و خصوصیات روشنی را برای سازمان های ژاپنی بیان می کند. استخدام دائمی، ارزیابی و ارتقای تدریجی، مکانیزم های کنترل ضمنی، تصمیم گیری های جمعی، مسئولیت جمعی و نگرانی و وابستگی کل نگر برای همه کارکنان.
از سوی دیگر خصوصیات ذاتی سازمان های آمریکایی شامل استخدام موقت ( کوتاه مدت )، ( ارزیابی و ارتقا سریع )، مکانیزم های کنترلی صریح و مستقیم )، ( تصمیم گیری های فردی )، ( مسئولیت فردی و تفکر جزء نگرانه برای کارکنان می باشد.
با درک این واقعیت ها، ویلیام اوچی مکتب جدید مدیریتی را در امریکا به نام تئوری z ارائه داد. او اعتقاد دارد که برخی از خصوصیات سازمان های ژاپنی به طور موفقیت آمیز در سازمان های آمریکایی نسخه برداری شود.
به بیان ساده تر می توان اینگونه بیان کرد که ویلیام اوچی در بررسی برخی از سازمان های امرکایی دید که این سازمان ها آگاهانه یا ناخودآگاهانه برخی از خصوصیات و ویژگی های سازمان های ژاپنی را به کار گرفته اند. وی این ترکیب را تلفیق کارآمد برای تئوری z نامید و آن را ” روایت آمریکایی شیوه مدیریت ژاپنی” قلمداد کرد.
اگر شیوه مدیریت آمریکایی را تئوری A و شیوه مدیریت ژاپنی را تئوری j بنامیم و از طریق ویژگی هایی که دارند آن ها را تعدیل نماییم ، تئوری z حاصل می شود .